سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساده رنگ

زندگی را ورق بزن

یادها ی کودکی

دلم می گیرد از

یاد باغچه های نقلی

یاد معصومانه خندیدن کودکی

در میان کرت های سبزی

و

گلی که می چیند

از بوته های گل سرخ

و

زانوی زخمی اش 

که مادربزرگ

از خون دلش مرهم میگذارد

 

دلم می گیرد

وقتی قاب عکس

می شود نقش همیشه ی دیواری

وقتی انعکاسی نیست

در صدای لبخند چهره ی مهربانی

و دلم می گیرد

از این ثانیه ها

که چه زود

می شوند دقیقه و ساعت و روز

و در آخر تاریخی

در دفتر یادگاری

 

 


+ نوشته شده در یکشنبه 91/6/5 ساعت 12:1 عصر توسط راحیل نظر


دل بستگی

 

یادگاری در ذهن

گوشه ی کنج دلم

بنشینم

خلوت عاشقانه ای

می سازم

و در آن

شعر احساس تو را

در شب شعر دلم می خوانم

این تویی

نقش شده

بر در و دیوار دلم

این را

از غم بیمار دلم

می دانم

و تویی

همه درمان دلم

از آرامش قلبم

گاه(زمزمه) هایت

پیداست

من در این

دلبستگی 

می مانم

...

 


+ نوشته شده در پنج شنبه 91/6/2 ساعت 1:53 صبح توسط راحیل نظر


<      1   2