سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساده رنگ

زندگی را ورق بزن

تصویر رنگی

دوست دارم خودم را بریزم دور

از بس این روزها

خیالاتم سیاه و سفید می شوند

انگار از اول 

تصویرهای ذهنم

گیرنده ی رنگی نداشته

انگار تمام لامپ تصویرهایم

در ذهن دیگران سوخته

حتی برفک هم نیست

حتی دانه های ریز ریز صفحه های یادشان

مرا هیچ شکلی نمی دهند

انگار نیستم در ذهنشان

بیزار نیستم از این روزهای کسل

در این روزهای بی سادگی

شاید

شده ام مثل 5 سالگی

دلم تصویر رنگی می خواهد...


+ نوشته شده در یکشنبه 91/7/30 ساعت 1:56 عصر توسط راحیل نظر


حریص ..

نامت را که می نویسم

رویاهایم قد می کشند

اندازه ی تمام سال هایی

که نزیسته ام هنوز

خاطراتم

دلشان می سوزد

حسودی می کنند

به روزهایی

که تو خاطره می سازی

دلم دیگر نم پس نمی دهد

از بس حریص یاد تو شده

و من شُهره ی خساستم

برای ساعتی

دقیقه ای

ثانیه ای حتی

فکرم را قرض نمی دهم

نگو نمی دانستی

خیلی وقت است

مقیم این خانه ای..


+ نوشته شده در شنبه 91/7/22 ساعت 5:45 عصر توسط راحیل نظر


رؤیا دیده

خواب است

صدای نفس هایش

آهنگ زمینه ای

برای دیدن چشمهایش

آرام و بی صدا

خیره خیره

چشم به چشمان بسته اش دوخته ام

و می شمارم 

قافیه های شعر بودنش را

چه هم وزن

شعر احساس می خوانی

برایم

بی پروا

لبخند لحظه ها را

بر لبهای آشفته ام

می دوزی

ومن از ته دل می خندم

امروز دلم 

وزن شعرهایت را گم کرد

اگر لبخند چشمانت نبود

صبر لحظه هایم می پرید

آن وقت تار می دیدم

از پشت پرده ی خیس 

و شاید 

زبانم لال

آرام و خیره

چشم در چشم های بسته ی رؤیا دیده ات

ندوخته بودم....


+ نوشته شده در سه شنبه 91/7/18 ساعت 10:0 صبح توسط راحیل نظر


   1   2   3      >