پيام
+
بامداد روز يازدهم
از هر شبي تاريکتر
از هر غمي غمگين تر بود
بار اين غم بيشتر انگار
بر دوش دو بانوي
بزرگوار عالم بود
يکي به اندازه تمام دنيا
غم ديده بود
يکي به اندازه تمام عمر سه ساله اش
اما
بانوي سه ساله
بارش سنگين شد
وقتي صورت مهربان پدر را
بدون دست هايش ديد...
آنقدر در چشمان پدر نگاه کرد
و زبان ريخت
تا روحش به چشمان پدر
عروج کرد..
خدايا دلم امشب تاب ندارد...
روحم چرا نمي پرد!
*زهرا.م
91/9/6
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
فهرست برترین کاربران از نظر بیشترین پیام های منتخب شده از سوی دبیران مجله پارسی نامه.
30 رتبه برگزیده
بیشتر
برچسب های پرکاربرد