سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساده رنگ

زندگی را ورق بزن

غم سال ها

این تاریخ های پیا پی قرمز

روی تقویم سیمی دیوار

چنگ میزند بر گلویم

این سیاهی هایی که هر روز

روی خم طاقی ها

با باد سرد پاییز

تاب می خورند

دلم را سر می برند

می شکنم زیر غم های این نواها

انگار صدای خرد شدن استخوانهایی

هنوز در گوش کر تاریخ می پیچد

انگار هنوز جا دارد

تا دنیا مجنون شوذ

از جیغ معصومانه دخترکان

من نمی دانم

چه اندازه صبور اند این سالها

که صوت قرآن سر بر نیزه

هنوز 

می آید و آنها 

چه ساده می گذرند

انگار این غم

ذره ذره دنیا را 

آب میکند.....


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/28 ساعت 5:6 عصر توسط راحیل نظر


سایه سار

سایه ات را 

اگر چه کم و کمرنگ

اگر گرم

می خواهم

این تابستان که در راه است

پایش به زمین نرسیده

تمام پاییز را

زمستان را

گرم خواهد کرد

و حتی بهار

خواهد سوخت

من اما

به سایه ساری تو

دارم اطمینان

می دانم

در این رگبار

در این ارزانی انسان

تو خواهی ماند

با من،در این گرمایش سوزان

تو جاخالی نخواهی داد!


+ نوشته شده در شنبه 91/8/20 ساعت 11:21 صبح توسط راحیل نظر


شعر تقدیمی!

 

 

 

 

 

از این بوستان که در آن قدم می نهی

می آید بوی همسویی و هم دلی


خدایای تو دادی بدیشان مهر و بالندگی

همانا عطا کن شور و سر زندگی


که باشند مداوم به آیین هم

و باشند لباس و هم "آیینه"هم


خدایا به مهرت بختشان کن سپید

که جز این  زتو هم نیاید پدید.

 

پ ن:تقدیم شد به زوج حسینی

در پناه خداوند و زیر سایه حضرت خوشبخت باشید.

 


+ نوشته شده در پنج شنبه 91/8/18 ساعت 10:47 صبح توسط راحیل نظر


   1   2      >